مقاله در مورد برآورد پتانسیلهای صادراتی با استفاده از تقریب مدل TradeSim دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد برآورد پتانسیلهای صادراتی با استفاده از تقریب مدل TradeSim کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد برآورد پتانسیلهای صادراتی با استفاده از تقریب مدل TradeSim،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
برآورد پتانسیلهای صادراتی با استفاده از تقریب مدل TradeSim
چكیده
یكی از روشهای توسعه تجارت خارجی هر كشور شناخت دقیق پتانسیلهای اقتصادی- تجاری شركای تجاری عمده و راههای رساندن حجم و تركیب تجارت خارجی اعم از صادرات و واردات به سطح مطلوب آن است. به گونهای كه حداكثر پتانسیلهای تجاری دو كشور مورد شناسایی قرار گرفته و در راستای انتفاع هر دو طرف از تجارت دو جانبه بخشها وكالاهای تجاری اولویتدار تعیین گردد.
از آنجا كه كشور كرهجنوبی یكی از طرفهای تجاری عمده ایران بوده و باتوجه به رشد صنعتی و تجاری كرهجنوبی پتانسیلهای تجاری آن در حال رشد میباشد، شناخت پتانسیلهای تجاری این كشور، مانند سایر شركای تجاری ایران حائز اهمیت میباشد. براین اساس در این مقاله سعی داریم تا با استفاده از مدل ” شبیهسازی پتانسیلهای تجاری دوجانبه (TradeSim) “ به براورد پتانسیل صادراتی ایران به كشور كرهجنوبی بپردازیم.
مقدمه
كشور كرهجنوبی(جمهوری كره) ازجمله طرفهای تجاری عمده ایران میباشد كه, بویژه پس از رشد سریع اقتصادی این كشور و پیشرفت قابل ملاحظه صنایع آن، شاهد افزایش سهم این كشور از تجارت خارجی ایران در سالهای اخیر هستیم، بطوریكه سهم كره از كل صادرات غیرنفتی ایران در سال 1379 معادل 95/1 درصد و از كل واردات كشور بالغ بر 14/5 درصد بوده است. بدین ترتیب رتبه این كشور در میان طرفهای تجاری عمده ایران به سطح شانزدهم دربین مقاصد صادراتی، و رتبه پنجم بین مبادی وارداتی ارتقاء یافته است.
مطمئناً ارتباط تجاری گسترده بین دو كشور ایران و كرهجنوبی منافع فراوانی برای دو طرف میتواند داشته باشد. كه از جمله میتوان به موارد مهم زیر بطور اجمالی اشاره كرد:
1- كشور ایران باتوجه به برخورداری از منابع قابل ملاحظه انرژی میتواند در براورده كردن نیازهای وارداتی كره سهم به سزایی داشته باشد.
2- كشور ایران باتوجه به دسترسی گسترده به بازارهای منطقه، بدلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز خود, امكان توسعه روابط تجاری كرهجنوبی با كشورهای منطقه را بصورت چند جانبه دارا میباشد.
3- كشور ایران باتوجه به جمعیت 65 میلیونی خود بازار مناسبی برای تولیدات صنعتی نسبتاً ارزان قیمت كرهجنوبی به حساب میآید.
4- باتوجه به جایگاه استراتژیك ایران در منطقه خاورمیانه، این كشور از اهمیت فوقالعاده برای شركتهای كرهای برخوردار است. چرا كه امكان دسترسی این شركتها به بازارهای
منطقه(خاورمیانه, آسیای میانه، قفقاز و ; ) را آسانتر نموده و امكان بهرهمندی از توسعه اقتصادی و پتانسیلهای تجاری رو به رشد كشورهای منطقه را در آینده گسترش میبخشد.
5 – باتوجه به عضویت كرهجنوبی در APEC, ASEAN+2 و OECD، توسعه روابط اقتصادی ـتجاری با كشور كره امكان توسعه روابط تجاری ایران با سایر اعضای این بلوكهای تجاری- اقتصادی را نیز ممكن میسازد. این امر میتواند علاوه بر توسعه روابط دوجانبه، بعنوان كانالی برای توسعه روابط چند جانبه اقتصادی- تجاری مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
6- مطمئناً دو كشور ایران و كره اهداف مشترك فراوانی در زمینه تجارت, سرمایهگذاری, همكاریهای صنعتی و غیره دارند كه آگاهی از آنها نیاز به مطالعات گستردهای دارد.
7- از منظر ایران، بازار كره, علیرغم كوچك بودن نسبی آن, نبایستی مورد بیتوجهی قرار گیرد, چرا كه اولاً، این بازار بیش از 45 میلیوننفر مصرفكننده دارد, ثانیاً انباشت قابل ملاحظه فناوری و
سرمایه این كشور، زمینههای فراوانی را برای توسعه صنایع كلیدی ایران نظیر حملونقل, ارتباطات, انرژی, ماشینآلات, استخراج منابع طبیعی و سایر صنایع كارخانهای صادراتگرا مهیا ساخته و توسعه روابط دوجانبه صنعتی, تجاری و تكنولوژیك كمك گستردهای به صنایع ایرانی خواهد كرد.
8- كشور كره باتوجه به روابط تجاری گسترده با سابقه و رو به توسعه آن با ایران, این امكان را دارد كه دسترسی صادركنندگان ایرانی به بازار آسیای شرقی و جنوبی را توسعه بخشیده و زمینههای تنوع بخشیدن به طرفهای تجاری و كالاهای صادراتی ایران را فراهم سازد.
9- دو كشور ایران و كرهجنوبی این امكان را دارند كه با توسعه همكاریهای صنعتی- تجاری در زمینه صنایع آهن و فولاد, خودروسازی, ساختمانسازی، صنایع پتروشیمی, پوشاك و نساجی, توان رقابتپذیری مشترك خود را ارتقاء بخشیده و با توسعه سرمایهگذاریهای مشترك در این زمینهها، سهم مشترك خود از تولید و صادرات جهانی را افزایش دهند.
براین اساس در این مقاله سعی كردهایم, با استفاده از یك روش جدید و نسبتاً مفید به براورد پتانسیلهای صادراتی ایران به كرهجنوبی در گروههای كالایی مختلف بپردازیم. لذا با توجه به ضرورتی كه برای مطالعه پتانسیلهای تجاری ایران با طرفهای تجاری عمده آن ذكر گردید، هدف از این تحقیق براورد پتانسیلهای صادراتی ایران به كره براساس ساختار اقتصادی و نیازمندیهای وارداتی آن می باشد.
برای این منظور پس از معرفی متدولوژی تحقیق, ابتدا جایگاه كرهجنوبی در بین شركای تجاری عمده ایران, در كل صادرات غیرنفتی و هر كدام از گروههای ده گانه كالایی را، براساس كدهای یك رقمی SITC، مورد بررسی قرار داده، و سپس ضمن براورد پتانسیل صادراتی ایران به كشور كره در هر گروه و مقایسه آن با وضعیت موجود صادرات ایران به كره, زمینههای ممكن برای توسعه روابط تجاری دوجانبه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهایم.
1 مبانی نظری و متدولوژی تحقیق
تاكنون روشهای متعددی برای براورد پتانسیل تجاری، بویژه درمواردی كه كشورهای مورد نظر در ابتدا هیچگونه روابط تجاری متناسبی با طرفهای تجاری خود نداشته و یا سطح روابط تجاری آنها نازل بوده است، معرفی شده است. برخی از روشهای مرسوم برای براورد پتانسیل تجاری دوجانبه
عبارتند از روش ساختار تجاری(بافت یا تركیب اقلام كالاهای وارداتی و صادراتی)، روش براورد ساده پتانسیل تجاری، روش ویكس و سوباست , شاخص گروبل- لوید ، معیار تشابه صادرات- واردات ، فرضیه لیندر ، معیار مزیت نسبی آشكار شده ، معیار كسینوس, روش انتقال سهم ، معیار تشابه فینگر- كرینین . روش دیگر در براورد پتانسیل تجاری, استفاده از مدلهای جاذبه میباشد، كه ساختار آنها به نحو مناسبی در مطالعات كلاسن (1972) و كلاسن و وانویكرن (1969) ارائه شده است.
این مدلها بهعنوان یك ابزار مناسب بطور گسترده در تجارت بینالملل برای توضیح جریانهای تجاری دوجانبه بكار میروند. در اقتصاد بینالملل، این مدلها امكان براورد پتانسیل تجاری دوجانبه در یك مقطع زمانی خاص و بهطور همزمان از دیدگاه كشور صادركننده و واردكننده را فراهم میآورد. در واقع، براورد پتانسیل تجاری بین دو كشور در یك مدل خاص جاذبه با استفاده از عواملی كه
میتوانند تعیینكننده آن باشند, صورت میگیرد. این عوامل, ویژگیهای اقتصادی دو كشور و موانع و مشوقهایی هستند كه برای تجارت بین دو كشور وجود دارند. در واقع, درچارچوب این مدل میتوان موانع و تشویقهای موجود را بصورت متغیر كمی و یا متغیر كیفی كه در بازارهای خاص و قابل قبول كمی شدهاند, وارد مدل كرده و تاثیر آن را بر تجارت دو جانبه بررسی نمود در مجموع میتوان گفت كه مدل جاذبه یك ابزار سنتی است كه اخیراً با توجه به گستره اطلاعات قابل حصول، بسط یافته است.
به اعتقاد هوملز (1998)، عامل تعیین كننده اصلی در تجارت دو جانبه هزینههای تجارت میباشد كه ازطریق تركیب تعرفهها و موانع غیرتعرفهای و فاصله بین دو كشور(یا منطقه) قابل تعریف است. از آنجا كه موانع تعرفهای قیمتهای بخشی و در نتیجه الگوی تولید و مصرف را تحت تاثیر قرار میدهند, لذا بكار بردن متغیرهای كلان وابسته به GDP در معادلات براورد واردات یك كشور موجب تورش در تخمینها میگردد. لذا در مدلهای جاذبه نیز در كنار متغیرهای كلان اقتصادی نظیر GDP – بیانگر اندازه اقتصادی دو كشور – و GDP سرانه – بیانگر درآمد یا توان خرید مصرفكنندگان آن كشور – بایستی از متغیرهای مرتبط با هزینههای تجاری, نظیر تعرفهها, فاصله بین دو كشور, ترتیبات تجاری دوجانبه و حتی عوامل اجتماعی نظیر زبان و مذهب مشترك بهره گرفت . بطور كلی ویژگیهای مدلهای جاذبه را میتوان در موارد عمده زیر خلاصه كرد(ITC,2000,1-6):
اولاً, معادله جاذبه یك معادله دوجانبه (دو طرفه) است, به عبارت دیگر، یك مدل جاذبه یك متغیر مربوط به تجارت(معمولاً صادرات) را بوسیله تركیبی از متغیرهای كلان اقتصادی دو كشور(نظیر اندازه، نرخ ارز, قیمتها و ;. ) توضیح میدهد.
ثانیاً، یك مدل جاذبه میتواند برمبنای براورد مقدار یا براورد طبیعت و ماهیت جریان تجاری بین دو كشور بكار گرفته شود. منظور از حالت دوم، استفاده از یك شاخص تجارت درون صنعتی بعنوان متغیر وابسته میباشد.
ثالثاً، پشتوانه تئوریك قوی این مدلها اجازه میدهد تا بتوان با استفاده از انعطافپذیری ساختار مدلها, در مواقع بروز مشكلات مربوط به محدودیت یا ضعف آماری بویژه در مورد كشورهای درحال توسعه، شكل ظاهری مدلها را بصورت متناسبی تغییر داد.
رابعاً، نبایستی فراموش كرد كه فرق زیادی بین یك مدل قابل تخمین، بوسیله اطلاعات و آمار موجود و یك مدل ایدهآل، كه بتواند كاملاً بر دادهها برازش شود, وجود دارد. لذا در موارد زیادی ممكن است میزان تصریح مدلهای براوردی درحد بالایی نباشد.
و بالاخره اینكه، باتوجه به نوع متغیرهای مورد استفاده، مدلهای اقتصاد سنجی از نوع مدل های جاذبه ترجیحاً برای براورد دادههای كلان(كل صادرات و ;) مناسبتر میباشند.
اخیراً، مركز تجارت بینالملل(ITC) در تكمیل مدلهای جاذبه و انطباق آن با ماهیت جریانهای تجاری به یك نوآوری در این مدلها دست یافته است. مدل شبیهسازی پتانسیل تجاری دوجانبه (TradeSim) در واقع یك مدل اقتصاد سنجی از نوع مدلهای جاذبه است كه هدف اصلی آن براورد پتانسیل تجاری دو جانبه بین یك كشور درحال توسعه و یا اقتصادهای درحال گذار ، با هركدام از طرفهای تجاری آن میباشد(ITC,2000,3-12). هرچند مدلهای جاذبه مختلفی برای بررسی
تجارت دو جانبه مورد استفاده سازمانهای مختلف ملی و منطقهای قرار گرفته است، ولی باتوجه به اینكه مدلهای قبلی منظور ITC را در زمینه براورد پتانسیل تجاری دوجانبه كشورها و مناطق مختلف و نیز سنجش پویایی در مزیتهای نسبی آنها, تامین نمیكرد، لذا كارشناسان بخش تحلیل بازار ITC از طریق فراهم آوردن پشتوانه تئوریك نسبتاً قوی برای این منظور، مدل TradeSimیا مدل شبیهسازی پتانسیل تجاری دوجانبه را طراحی و بكار گرفتهاند. این مدل بویژه باتوجه به تمایزی كه بین بخشهای اصلی صنعتی و گروههای عمده كالاهای تجاری قائل میشود, از قابلیت كاربرد
بالاتری در مورد كشورهای درحال توسعه برخوردار میباشد. چنانكه اشاره شد, مدل TradeSim امكان براورد پتانسیل تجاری در هر دو سطح كلان و بخشی را مهیا میسازد. در مجموع كاربردهای این مدل با استفاده از روش شبیهسازی تجاری عبارتند از:
1- براورد پتانسیل تجاری دوجانبه
2- براورد سطح همگرایی منطقهای و تعیین مناطق(تجاری ) طبیعی
3- سنجش پویایی مزیتهای نسبی
4- تشخیص كارایی بلوكها و موافقتنامههای تجاری درحالت مطالعات منطقهای (خلق تجارت در مقابل انحراف تجاری)
هر چند این مدل مبتنی بر دادههای كلان و سایر دادههای كشوری(نظیر GDP, GDP سرانه, وجود موافقتنامههای تجاری بین كشورها, فاصله جغرافیایی, موانع تعرفهای, عوامل طبیعی و ; ) میباشد، ولی اصل کاربرد آن تعیین پتانسیل های تجاری در زمینه های مختلف تجاری(بخش ها) می باشد، چراكه صرف براورد پتانسیل تجاری کلان بدون اشاره به بخشهایی که امکان توسعه روابط تجاری دوجانبه وجود دارد عملاٌ کاربرد سیاستگذاری نخواهد داشت. از این رو با توجه به اینکه هدف اصلی مقاله حاضر در واقع تعیین بخشها، و حتی تا جای ممکن تعیین اقلام صادراتی
مشخص، برای توسعه صادرات ایران به کرهجنوبی می باشد، لذا رویکرد براورد بخشی با اشاره به بعضی از مهم ترین اقلام صادراتی ذیل آن بخش مورد توجه قرار گرفته است.
از سوی دیگر، از آنجا كه هدف براورد پتانسیل تجاری دوجانبه ایران و كرهجنوبی (پتانسیلهای صادراتی ایران به كرهجنوبی) و مقایسه جایگاه كره در تجارت خارجی ایران در مقایسه با سایر كشورهای طرف تجاری می باشد, لذا نمونه (Sample) شامل ایران(بعنوان صادركننده)، و
كرهجنوبی بهمراه 44 كشور عمده طرف تجاری ایران، كه آمار تجارت خارجی آنها بعنوان گزارش دهنده(Reporter) در بانك اطلاعات تجاری مركز تجارت بینالملل موجود میباشد،(بعنوان واردكننده) میباشد.
همچنین بایستی توجه داشت كه, از آنجا كه این مدل یك ابزار ساختاری) a structural tool ( میباشد در استفاده از آن ضرورتاً نیازی به دادههای كاملاً جدید و به روز وجود ندارد. از اینرو در این مقاله شاخصهای اقتصادی- تجاری ایران و كشورهای طرف تجاری بصورت متوسط در دوره 98-1994 مورد استفاده قرار گرفته است.
3- همچنانكه اشاره شد, یكی از ویژگیهای شاخص مدل TradeSim این است كه این مدل در سازگاری با كاربردهای مختلف, مجموعهای از مدلها را بجای یك مدل منحصر به فرد دربر میگیرد. با این توضیح كه تفاوت كاربرد مدلها در انتخاب كشور صادركننده, كشورهای طرف تجاری, گزینش متغیرهای مستقل و تعیین زمینههای فعالیت(در اینجا گروههای كالایی) بروز پیدا میكند. براین اساس در این تحقیق نمونه تخمین(Estimation Sample) شامل گروههای كالایی دهگانه براساس كدهای یك رقمی SITC(Rev.3) میباشد.
2 ساختار مدل TradeSim
شكل عمومی مدل TradeSim كه از سوی بخش تحلیل بازار مركز تجارت بینالملل, برای براورد پتانسیل تجاری دوجانبه، مورد استفاده قرار گرفته است به صورت نمایی زیر است:
: صادرات كشور به كشور
: اندازه اقتصاد دو كشور (GDP)
: درآمد سرانه دو كشورGDP) سرانه(
: فاصله دو كشور
: متغیر مجازی برای همگونی فرهنگی(زبان مشترك، مذهب مشترك و ;. )
: برداری از متغیرهای مجازی برای ترتیبات تجاری
: عامل اخلال مدل
همچنین صورت خطی این مدل بصورت زیر میباشد:
شكل كلی این مدل برای حالتی طراحی شده است كه، كل پتانسیل تجاری دوجانبه(صادرات و واردات هر دو طرف تجاری) را براورد كند. این امر نیازمند آن است كه اطلاعات تجاری هر دو گروه كشورهای گزارشگر(Reporter) و شریك تجاری(Partner) موجود باشد. ولی متاسفانه در تحقیق حاضر به دلیل عدم امكان دسترسی به این حجم از اطلاعات مجبور شدهایم به آمار صادرات ایران در گروههای دهگانه به 45 كشور طرف تجاری آن اكتفا كنیم. اما باتوجه به اینكه حوزه تحقیق را به
پتانسیل های صادراتی ایران باتوجه به شبیهسازی تقاضای وارداتی كشورهای عمده طرف تجاری، محدود كردهایم، لذا این امر صدمه معنی داری به ساختار مدل براوردی وارد نمیسازد. فقط میزان توضیح دهندگی مدل(R2 تعدیلشده) در سطح نسبتاً پایینی قرار میگیرد, كه این امر نیز جزء ویژگیهای مدلهای جاذبه، از جمله TradeSim ، بوده و بوسیله ITC نیز پیشبینی شده است.
باتوجه به این توضیحات شكل كلی مدل جاذبه مورد استفاده در این تحقیق به صورت زیر تعدیل شده است كه براین اساس در قسمت های بعد به تجزیه و تحلیل نتایج این مدل برای گروههای ده گانه كالاهای صادراتی ایران ارائه می شود.
: صادرات ایران به كشور j
: GDP كشور j
: GDP سرانه كشور j
: فاصله كشور j از ایران( كه بر اساس قرار گرفتن در فواصل مختلف از ایران عدد 1 تا 5 اختصاص داده شده است)
: میانگین تعرفه كشور j
: متغیر مجازی برای حضور مشترك در موافقتنامههای تجاری كه ایران در آنها عضویت دارد(ECO وOIC)
همچنین باتوجه به امكان خطایی كه در براورد پتانسیل صادراتی پیشبینی میشود, نتایج حاصل از مدلهای براوردی بوسیله رابطه زیر تصحیح شدهاند :
3 نتایج مدلهای براوردی
1-3 پتانسیل صادراتی ایران به كرهجنوبی؛ كل صادرات(نفتی و غیرنفتی)
كل صادرات ایران در دوره 98-1994 بطور متوسط معادل 4/15 میلیارد دلار در سال بوده است، كه این مقدار حدود 34/0 درصد از كل صادرات جهان در دوره مذكور را تشكیل داده است. همچنین صادرات ایران به كره در دوره پنج ساله 98-1994 بطور متوسط 1391 میلیون دلار بوده است، كه این مقدار معادل 0/9 درصد از كل صادرات ایران میباشد. این در حالی است كه صادرات ایران به كره در دوره مذكور تنها 1/1 درصد از كل واردات 125 میلیارد دلاری كره بوده است. این ارقام نشان
میدهد كه علی رغم اینكه بخش عمدهای از صادرات ایران به كره شامل نفت خام و فرآوردههای نفتی بوده است، هنوز كشور ما جایگاه مناسب را در تجارت خارجی كره نیافته است؛ در حالیكه كشور كره باتوجه به سهم بالای آن، بویژه در واردات ایران، جایگاه ویژهای را در تجارت خارجی ایران یافته است. به عبارت دیگر میتوان گفت كه این رابطه تجاری هنوز تا حدود زیادی یك طرفه میباشد.
باتوجه به توضیحات فوق، مدل TradeSim برای تعیین پتانسیل صادراتی ایرا
ن در زمینه كل صادرات نفتی و غیرنفتی به شكل زیر براورد شده است:
چنانكه ملاحظه میشود میزان توضیح دهندگی متغیرهای مستقل یا ضریب تعیین مدل، علی رغم اینكه ضرایب در سطح اطمینان 95 درصد و بالاتر معنی دار هستند, در سطح پایینی قرار دارد. هرچند این امر در فروض پایه و اصول مدل TradeSim بوسیله طراحان آن پیشبینی شده است، ولی از سوی دیگر بدلیل همگن نبودن دادهها، عدم امكان وارد كردن اطلاعات صادراتی طرفهای تجاری(Partners) و یكسویه شدن مدل كه به واقع تقاضای صادراتی گروههای كالایی ایران از سوی طرفهای عمده تجاری، آنهم صرفاً كشورهایی كه بعنوان گزارش دهنده(Reporters) اطلاعات صادرات آنها در بانك اطلاعاتی ITC در دوره مورد مطالعه در دسترس بوده، پرداخته است، لذا مشكل مذكور تا حدودی تشدید شده است. ولی به هرحال نتایج مدل در همین حد و برای منظوری كه این تحقیق دارد قابل بررسی است.
ذكر این نكته ضروری است كه مدل TradeSim باتوجه به ماهیت و ساختار آن، نظیر سایر مدلهای جاذبه، ابتدا الگوی تجارت خارجی(در اینجا صادرات) كشور مورد نظر(ایران) را براساس تعدادی متغیرهای كلان اقتصادی، نظیر GDP (معرف اندازه اقتصادی بازار مورد نظر), GDP سرانه(بیانگر درآمد یا قدرت خرید مصرفكنندگان در بازار مورد نظر), فاصله دو كشور(بیانگر بخشی از هزینههای تجارت نظیر حمل و نقل، بیمه، آسیبپذیری كالاها و ;.), موانع تجاری در بازار صادراتی نظیر نرخهای
تعرفه، ترتیبات تجاری و سایر همگراییهای تجاری در قالب موافقتنامههای منطقهای و تشابهات فرهنگی نظیر زبان و ; ، مدل تقاضای صادراتی طرفهای تجاری برای صادرات كشور مورد نظر را شبیهسازی كرده و سپس برآن اساس پتانسیل صادراتی كشور صادركننده به هر كدام از بازارهای مقصد و طرفهای تجاری را براورد مینماید. لذا باتوجه به اینكه عوامل دیگری غیر از متغیرهای فوق نیز بر روابط تجاری دوجانبه كشورها تاثیرگذار است، میزان توضیح دهندگی مدلهای جاذبه و بویژه مدل TradeSim درحد اثرات عوامل شناسایی شده خواهد بود. به هرحال نتایج مدل براوردی حاكی از آنست كه :
1- كشش صادرات ایران نسبت بهاندازه اقتصادی كشورهای طرف تجاری مثبت و بیشتر از واحد بوده است، بدین مفهوم که اندازه اقتصادی کشورها به عنوان یک متغیر برونزا تاثیر مستقیم و حتی مضاعف(نه فزاینده) بر صادرات ایران داشته است. لذا میتوان گفت، اندازه اقتصاد کشورها به صورت مقطعی اثر قابل ملاحظهای بر سمت و سوی صادرات ایران داشته است، بطوریکه عمده صادرات ایران شامل نفت و فرآورده های نفتی، فرش، پسته، فرآورده های پتروشیمی، فرآورده های معدنی و ; به کشورهای توسعه یافته صادر میگردد. بر این اساس با توجه به ضرایب مدل می توان نتیجه گرفت که افزایش بنیه اقتصادی و صنعتی کشورهای طرف تجاری ممکن است تقاضای آنها برای صادرات ایران را به میزان قابل ملاحظهای افزایش دهد.
2- كشش صادرات ایران نسبت به درآمد طرفهای تجاری GDP) سرانه ) منفی و بزرگتر از واحد است، بدین معنی كه بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش قدرت خرید مصرف كنندگان در بازارهای
صادراتی باعث میشود تا گرایش آنها به واردات از ایران كاهش یافته و تقاضای وارداتی آنها برای صادرات ایران با كاهش به نسبت بیشتری مواجه گردد. علت این امر اینست كه عمده صادرات ایران نفت بوده و تقاضا برای واردات این كالا هرچند با اندازه اقتصاد كشورها نسبت مستقیم دارد, ولی با رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه آنها رابطه معكوس دارد, چرا كه عمده این افزایش درآمد به تقاضا برای كالاهای مصرفی اختصاص پیدا میكند.
3- كشش صادرات ایران نسبت به موانع تعرفهای (نرخهای تعرفه میانگین ) طبق انتظار منفی
میباشد, ضمن اینكه مقدار كشش نیز بیشتر از واحد میباشد, بدین معنی كه عمده صادرات ایران به كشورهایی صورت میگیرد كه از اقتصاد بازتر و تجارت آزادتری برخوردار بوده و از سطح تعرفههای پایین تری بهره میبرند, لذا افزایش سطح تعرفه كشورهای طرف تجاری اثر منفی و به نسبت بزرگتری بر صادرات ایران به كشورهای مقصد داشته است.
4- در مجموع میزان پتانسیل صادراتی ایران به كشور كرهجنوبی در زمینه كل صادرات ایران معادل 5/583 میلیون دلار براورد شده است كه این مقدار در مقایسه با كل صادرات تحقق یافته ایران به كرهجنوبی در دوره مورد نظر(1391 میلیون دلار) تنها 0/42 درصد را شامل میشود. این رقم بدین معنی است كه باتوجه به الگوی صادرات ایران و تقاضای وارداتی طرفهای تجاری مورد بررسی از ایران(45 كشور مورد اشاره در جدول 1) و شبیهسازی انجام شده براساس ساختار اقتصادی,
فاصله جغرافیایی و وضعیت موانع تعرفهای كشورهای مقصد, كشور كرهجنوبی میبایست براساس اطلاعات موجود و ساختار اقتصادی – تجاری خود تنها معادل 5/583 میلیون دلار كالا از ایران وارد میكرد. در حالیكه واردات این كشور از ایران در دوره مورد بررسی بطور متوسط حدود 5/2 برابر این رقم تحقق یافته است. این امر به این دلیل اتفاق افتاده است كه بخش عمدهای از صادرات ایران به كرهجنوبی(بالغ بر 1/96 درصد) به نفت خام و فرآوردههای نفتی(كد 3 یا گروه چهارم) اختصاص داشته است كه واردات این كالا چندان تابع روابط تجاری دوجانبه دو كشور نبوده و تنها حسب ضرورت صنایع كشور كره و نیز فاصله نزدیك ایران به كشور كرهجنوبی در مقایسه با سایر صادركنندگان عمده نفت خام اتفاق افتاده است.
برای اینكه بتوانیم پتانسیل صادراتی ایران به كره را بصورت جزئیتر بررسی، براورد و تجزیه و تحلیل كنیم، به نتایج مدلهای براورد شده برای گروههای عمده كالایی میپردازیم. برای این منظور از ویرایش سوم (Rev.3) طبقه بندی استاندارد بینالمللی تجارتITC)) استفاده كردهایم كه آمار مربوط به آن در بانك اطلاعات نرم افزاری ITC باعنوان PC/TASبرای سالهای 98-1994 قابل دسترسی است.
2-3 پتانسیل صادراتی ایران به كرهجنوبی در زمینه محصولات غذایی و حیوانات زنده
طی دوره 98-1994 كل صادرات كالاهای ذیل كد صفر از كدهای یك رقمی SITC، تحت عنوان ”محصولات غذایی و حیوانات زنده“ بطور متوسط معادل 5/618 میلیون دلار در سال بوده است، كه این رقم حدود 19/0 درصد از كل صادرات جهانی این محصولات را تشكیل میدهد؛ همچنین صادرات ایران به كره در دوره مشابه سالانه معادل 1063 هزار دلار بوده است، كه این مقدار حدود 17/0 درصد از صادرات ایران در گروه مورد نظر را تشكیل میدهد؛ این در حالی است كه واردات كره از
این محصولات در دوره مورد بررسی سالانه حدود 6/5815 میلیون دلار بوده است كه بدین ترتیب صادرات محصولات مورد نظر از ایران به كره تنها حدود 02/0 درصد از كل واردات كره در این زمینه بوده است.
این ارقام حاكی از آنند كه باتوجه به واردات قابل ملاحظه محصولات غذایی و حیوانات زنده به كشور كره و توان صادراتی ایران در این زمینه، امكان توسعه صادرات این محصولات به كشور كره از ایران وجود دارد. این استدلال براساس براوردهای مدل TradeSim نیز قابل تایید است.
مدل شبیهسازی شده برای پتانسیل صادراتی ایران در زمینه محصولات غذایی و حیوانات زنده(گروه اول) به شكل زیر براورد شده است :
چنانچه ملاحظه میشود, صرفنظر از توضیحاتی كه در بند قبلی در مورد پارامترهای آماری و تصریح مدلها ارائه شد و نیاز به توضیح مجدد ندارد, پتانسیل صادراتی ایران در مورد محصولات غذایی و حیوانات زنده صرفاً تابع اندازه اقتصادی كشورهای وارد كننده بوده و رابطه آن با سایر عوامل اقتصادی- تجاری مورد اشاره در بندهای قبلی معنی دار نمی باشد. نتایج این مدل براوردی به شرح زیر قابل اشاره است :
1- دو متغیر yj و تعرفه، در مدل پتانسیل صادراتی محصولات غذایی و حیوانات زنده معنی دار نبود. به عبارت دیگر از آنجا كه محصولات غذایی و گوشت از جمله كالاهای اساسی مورد نیاز هر جامعه بوده و از كشش درآمدی پایین تری برخوردار هستند، لذا تغییر تفاوت درآمد سرانه(قدرت خرید مردم) كشورهای واردكننده در یك مقطع خاص اثر معنی داری بر واردات آنها در مورد این اقلام نداشته است. همچنین تغییر در نرخهای تعرفه نیز بدلیل كشش پذیری پایین عرضه این محصولات و قیمتهای رقابتی صادرات ایران، اثر معنی داری بر صادرات این اقلام نداشته است.
2- كشش صادرات محصولات غذایی ایران به طرفهای تجاری مورد مطالعه(45 كشور مورد بررسی) طبق انتظار مثبت ولی مقدار آن كوچكتر از واحد میباشد. بدین معنی كه، هرچند رابطه مثبتی بین اندازه اقتصادی كشورها و تقاضای وارداتی آنها برای صادرات محصولات غذایی ایران وجود دارد, ولی تغییر در اندازه اقتصادی كشورها تاثیر به نسبت كمتری بر واردات آنها از ایران دارد. این نتیجه براساس مبانی تئوریهای خرد اقتصادی تجارت بینالملل نیز قابل تایید است, چرا كه اصولاً محصولات غذایی، به عنوان نیازهای ضروری جوامع، جزو كالاهای بی كشش بوده و تقاضای آنها نسبت به عامل درآمد از حساسیت پایین تری برخوردار میباشد.
3- در مجموع میزان پتانسیل صادراتی ایران به كرهجنوبی در زمینه محصولات غذایی باتوجه به مدل شبیهسازی شده برای تقاضای صادراتی كشورهای طرف تجاری ایران مبتنی بر توان اقتصادی آنها(در اینجا GDP ) و نیز ساختار یا به عبارت بهتر بنیه اقتصادی این كشور، معادل 21052 هزار دلار براورد شده است، كه این رقم در مقایسه با مقدار صادرات بالفعل ایران در دوره مورد بررسی(متوسط 98-1994 ) قابل ملاحظه میباشد. بدین ترتیب نتایج این بررسی حاكی از آن است كه باتوجه به پتانسیل صادراتی بالای ایران در زمینه محصولات غذایی و الگوی شبیهسازی شده تقاضای صادراتی كشور كرهجنوبی، صادرات محصولات غذایی ایران به كرهجنوبی تا حدود 20 برابر قابل افزایش است، البته به شرط آنكه سایر شرایط تجاری و روابط تجاری دوجانبه ازجمله
استانداردهای بهداشتی، كیفیت، تجهیزات حمل سالم محصولات غذایی و ; نیز برقرار باشد.
البته نبایستی فراموش كرد كه براوردهای فوق براساس آمار تجارت جهانی در دوره 98-1994 حاصل شده است. در این دوره باتوجه به اینكه كشور ایران بعنوان یك كشور گزارش دهنده، آمار تجارت خارجی خود را در اختیار ITC قرار نداده است، لذا ارقام صادرات ایران بعنوان یك كشور شریك تجاری(Partner) براساس اطلاعات كشورهای گزارش دهنده(Reporter) معادل سازی شده
است. لذا این ارقام در موارد زیادی اختلاف اندكی با آمار صادرات واقعی ایران نشان میدهد. اما از آنجا كه این خطا برای سایر كشورها نیز تا حدودی مصداق دارد, لذا این امر اثر چندانی بر نتایج نسبی مدلها نخواهد داشت، با این توضیح كه در تحلیل ارقام و نتیجهگیری برآن اساس بایستی دقت بیشتری به خرج داد.
برای آگاهی بیشتر از تركیب كالاهای صادراتی ایران در این گروه بهتر است اشارهای نیز به مقادیر واقعی صادرات محصولات غذایی و حیوانات زنده ایران به كرهجنوبی براساس آمار گمرك ایران داشته باشیم. آمار گمرك ایران حاكی از آن است كه در سال 1379 صادرات ایران به كرهجنوبی در زمینه محصولات غذایی و حیوانات زنده شامل اقلام زیر بوده است :
ـ مار ماهی، یخزده بجز فیلهماهی 12000 دلار
ـ انواع ماهی 55699 دلار
ـ خاویار و بدل خاویار 145526 دلار
ـ انجیر تازه و یا خشككرده 167203 دلار
ـ سایر میوهها 17601 دلار
ـ آب انگور 29952 دلار
ـ آب هریك از میوهها یا سبزیجات، بدون الكل 3328 دلار
ـ تفاله چغندر، نیشكر و سایر آخالهای قندسازی 99292 دلار
ـ سایر فرآوردهها برای خوراك دام 9158 دلار
بدین ترتیب در سال 1379 معادل 539759 دلار انواع محصولات غذایی و حیوانات زنده به كشور كره صادر شده است كه این رقم در مقایسه با پتانسیل صادراتی ایران به كره(21052 هزار دلار) تنها 6/2 درصد تحقق را نشان میدهد. پس میتوان گفت یكی از زمینههایی كه امكان توسعه صادرات ایران به كره وجود دارد محصولات غذایی و حیوانات زنده میباشد.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0